سفارش تبلیغ
صبا ویژن

باحال

شعر مخصوص اربعین نوشته زیارت کربلا

    نظر

ما تشنه عشقیم و شنیدیم که گفتند
رفعِ عطشِ عشق فقط نام حسین است
.
.
مثل یک مُرده که یک مرتبه جان میگیرد
دلم از بُردن نامت هیجان میگیرد
قلبم از کار که افتاد به من شوک ندهید
اسم ارباب بیاید، ضربان میگیرد
.
.

سالها دل طلب جام جم از ما میکرد
دردها داشت ولی باز مدارا میکرد
تا که افتاد گذارش به حریم تو حسین
و از آن روز دگر اشک تمنا میکرد
.
.
ذکر خیر تو به هرجا شد و یادت کردیم
دست بر سینه به تو عرض ارادت کردیم
پادشاهی جهان حاجت ما نیست حسین
به غلامی در خانه ات عادت کردیم
.
.
سلام می دهد از صبح نوکری گمراه
ســلام مردترین مرد عشق، ثــــارالله
.
.
گرد شمع تو پرم سوخت که پرواز کنم
داغ هجر تو لبم دوخت که آواز کنم
تا گشودم سر دیوان خود و عشق تو را
چرخ گردون و رقم بست که آغاز کنم
.
.
اربعین ‌پای پیاده حرمت میچسبد
پای تاول زده زیر علمت میچسبد
همه لذت دنیا به دلم تار شده
یک سفر پای پیاده حرمت میچسبد

.
.
با آنکه غرق معصیتم باز هم خوشم
نامت هنوز اشک مرا در می آورد
.
.
از طفولیت شدم دیوانه ات چون مادرم
پیش چشمم اشک ریزان گفت ممتد یاحسین
.
شعر مخصوص اربعین نوشته زیارت کربلا
.
یادتان باشد لباس مشکیم را تا کنید
گوشه ای از قبر من این جامه را هم جا کنید
کاش من در شام تاسوعا بمیرم تا شما
خرجیم را نذر ظهر عاشورا کنید
.
.
اول صبح بگو جان به فدای تو حسین
که اگر جان به لبت شد به ره دوست شود
.
.
هرچند فراغِ کربلا سنگین است
دلتنگی صبح لذتش شیرین است
پچون اول هفته‌ ها سلامت کردم
تا آخر هفته روزیَم تامین است
.
.
ماجرای من و معشوق مرا پایان نیست
نیمه شب باز هوای حرمش زد به سرم
.
.
پر میکشد دلم به هوای حرمِ حسین
دارم به اشتیاقِ شما می پرم حسین
خورشید از حوالی گنبد طلوع کرد
صبح است و باز نام تو را می برم حسین
.
.
سالیانیست که با روضه تو مانوسم
ز ادب دست محبین تو را می بوسم
نکند روزی چشمان مرا قطع کنی
من اگر گریه برایت نکنم میپوسم
.
.
اگر روزم پریشان شد، فدای تاری از زلفت
که شبها با خیالت خوابهای بهتری دارم
.
.
من فقیر بن فقیرم ولیکن شده است
شاملم لطف تو بسیار اباعبدالله
تو کریم بن کریمی عزیز زهرا
به خطا می کنم اقرار اباعبدالله
.
.
یا شیشه احساس مرا آهن کن
یا با لغت عشق مرا دشمـن کن
مولا جان عطش کرببلا گیجم کرد
ای به قربان تو تکلیف مرا روشن کن
.
.
ما نوکریم و میگذرد روزگارمان
برکت گرفت از غمتان کار و بارمان
روزی که هیچ چیز بدردی نمیخورد
این صبح و این سلام می آید بکارمان
.
شعر مخصوص اربعین نوشته زیارت کربلا
.
شک ندارم که قیامت برای جنت
می شود حب تو معیار اباعبدالله
چق?د?ر بین مقامات به من می آید
منصب نوکر دربار اباعبدالله
.
.
ماییم و غم تو یا اباعبدالله
غرق کَرَم تو یا اباعبدالله
ای کاش بخوانیم زیارت عاشورا
یک روز در حـرم تو یا اباعبدالله
.
.
بنویسید مرا بی سر و سامان حسین
جگری سوخته و پاره گریبان حسین
شب بی گریه در این عشق حرام است مرا
این چنین است شبِ ریزه خور خوان حسین
.
.
نه حبیبم نه زهیرم نه علی
من غلامم من اسیرم من فقیر
.
.
ای سر به زیرِ محضرِ تو سربلندها
ای وامدارِ خاک درت بهره‌مندها
صحن و سرا و گنبد و سرخی پرچمت
برده دل از تمامی مشکل پسندها
.
.
مگر قرار نشد کربلایی ام بکنی؟
ترحمی به غم این جدایی ام بکنی؟
کبوتـر حرمم ولی بدون حرم
مگر قرار نشد که هوایی ام بکنی؟
به استکان عراقیِ اربعین سوگند
نشسته‌ام که تو مهمان چایی ام بکنی
به پشت میله‌ی زندانِ نفس محبوسم
نمیشود که تو فکر رهایی ام بکنی ؟
.
.
دود این شهر مرا از نفس انداخته است
به هوای حرم کرب و بلا محتاجم
.
.
خوشا به حال خیالی که در حرم مانده
و هرچه خاطره دارد از آن محل دارد
به یاد چایی شیرین کربلایی ها
لبم حلاوت احلی من العسل دارد
.
.
همه دلخوشی من حرمِ توست حسین
خاطراتم همگی درحـرمِ تـوسـت حسـین
.
.
آنقدر پیش خدا دست تو باز است حسین
لب اگر باز کنم هر چه بخواهم دادی

منبع: http://20tayi.ir